به عنوان دندانپزشکی که در دانشگاههای داخلی درس خوانده و در حال حاضر در حال ادامه تحصیل در رشته های علوم انسانی در خارج از کشور است، متوجه شده ام که رویکردهای کل نگر، منطق شناخت بیماری، فلسفه ی درمان، اقتصاد سلامت، اخلاق زیستی و در کل روشهای حل مسأله به دانشجویان رشته های پزشکی تدریس نمی شود و اگر هم در خلال درسها گریزی به آنها زده شود، زیر بار انبوهی از اطلاعات بیولوژیک دفن شده و فقط در هنگام برخورد با مشکلات، نبود دانش و مهارتهای مربوط به علوم انسانی گریبان پزشکان و دندانپزشکان و دیگر همکاران را می گیرد.
متأسفانه انجمنهای تخصصی و عمومی دندانپزشکی نیز توجه چندانی به افزایش دانش و مهارت دندانپزشکان در این زمینه ها ندارند و تمام نظر و نگاه خود را به تکنیکها و روشهای درمانی معطوف کرده اند. حال آنکه اگر یک دندانپزشک توانایی اعمال بهترین روشهای درمانی و پیچیده ترین پروتزها و ایمپلنتها را داشته باشد، ولی نتواند بیمار را به خوبی توجیه کرده و روند درمانی، عواقب مثبت و منفی آن و دیگر مسایل حاشیه ای را به بیمار تفهیم کند، بیمارش را از دست خواهد داد و یا حتی با شکایت و ناراحتی او مواجه خواهد شد.
از آن سو و با ورود “بازاریابان” به مبحث مدیریت در دندانپزشکی، این مبحث به مسأله “عرضه و تقاضا” فروکاهیده است و روشهای زرد و بازاری در فروش هرچه بیشتر خدمات دندانپزشکی تجویز می شود. گویی دندانپزشکان گروهی فروشنده اند که باید با داغ کردن بازار خود به هر شیوه ای سود بیشتری حاصل کنند. تقلیل موفقیت یک دندانپزشک به فروش بیشتر البته دور شدن از روح پزشکی است. درمان موفق، رابطه بلندمدت و دلسوزانه با بیماران، آرامش در محل کار و نظم و ترتیب در امور عواملی است که نه تنها باعث موفقیت مالی بیشتر می شود بلکه تضمین کننده ارضای روحی پزشکان نیز هست. به همین دلیل آموزش مدیریت باید این راستا را در پیش بگیرد و از دامن زدن به فرایندهای بازاری و زرد پرهیز کند.
جمع كل سبد خريد: ۵۵,۰۰۰ تومان
احسان –
با سلام و قدردانی از زحمات شما
لطفا برای انتخاب تصور روی جلد از تصاویر مناسب و هماهنگ تر با فرهنگ ایرانی اسلامی استفاه نمایید
باتشکر